20 اسفند 1396 14:22
بی تردید نبود ارتباط تنگاتنگ میان صنایع و دانشگاه ها و عدم تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار کار موجب شده تا بخش اعظمی از فارغ التحصیلان دانشگاهی با معضل بیکاری دست به گریبان باشند.
تربیت نیروی انسانی در کشورهای پیشرفته به گونه ای است که در سال های اولیه مدرسه، فرهنگ کار و تلاش را می آموزند، سپس در پروسه آموزش استعدادیابی می شوند و تحت نظام آموزشی مهارت محور آموزش می بینند.
در کشورهای پیشرفته بحث خلاقیت و کارآفرینی مورد توجه خاصی قرار دارد، نیاز بازار کار به طور مداوم بررسی و لیست مشاغل مورد نیاز اعلام می شود، افراد بر اساس علاقه، شغل مورد نظر خود را انتخاب کرده وارد دانشگاه می شوند و همزمان در بازار کار به شکل پاره وقت مشغول کار هم می شوند.
به طور حتم آشنایی دانش آموختگان با آموزشهای مهارتی و بهره گیری از مهارتهای فنی و حرفه ای می تواند ورود فارغ التحصیلان به بازار کار را تسهیل کند.
معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی می گوید ۴۰ درصد مهارت آموزان کشور را دانش آموختگان دانشگاهی در مقاطع مختلف تشکیل می دهند.
سلیمان پاک سرشت می افزاید: در حال حاضر ۵۸۶ مرکز فعال فنی و حرفه ای در سراسر کشور وجود دارد که سالانه به ۱.۵ میلیون نفر آموزش می دهد.
به گفته وی بخش اعظمی از آموزش های مراکز فنی و حرفه ای به فارغ التحصیلان دانشگاهی اختصاص دارد و اگر دانشجویان آموزش های متناسب با بازار کار را فرابگیرند، در آینده شغلی خود و جامعه اثرگذار خواهند بود.
در حال حاضر بیش از ۴.۷ میلیون فارغ التحصیلان بیکار در کشور داریم که ضعف مهارت آموزی و فقدان مهارت لازم برای حضور و رقابت در بازار کار از جمله علل آن به شمار می رود.
سالانه ۱.۵ میلیون متقاضی کار نیز وارد بازار کار می شوند و خسارتی که از محل تحصیل کردگان بیکار به کشور وارد می شود، قابل محاسبه نیست.
کارشناسان بیش از ۴۰ درصد جمعیت بیکار کشور را فارغ التحصیلان دانشگاهی دانسته و آن را پیامد تب مدرک گرایی در جامعه عنوان می کنند.
در همین حال یک کارشناس بازار کار بیش از ۵۰ درصد جویندگان کار را فارغ التحصیل دانشگاهی می داند و می گوید به طور میانگین تنها امکان جذب ۲۰ درصد از آنها به بازار کار وجود دارد.
علی اکبر لبافی تاکید دارد که با چنین روندی انطباق بین کار و جوینده کار اتفاق نمی افتد و اگر در گذشته عنوان می شد که آموزش متناسب با نیاز بازار کار باشد، امروز دیگر چنین چیزی نیست چون در همه بخش ها و تخصص ها با تورم نیروی کار و تقاضا مواجهیم.
او این وضعیت را ناشی از فقدان سیاست گذاری های صحیح دانسته و می افزاید: متاسفانه نتوانستیم مشاغلی تعریف کنیم که ماهیتا به جذب فارغ التحصیلان در بازار کار کمک کند به نحوی که هم اکنون در بخش کشاورزی ۱۰ درصد مشاغل، در بخش صنعت ۱۵ درصد و در بخش خدمات ۲۵ درصد مشاغل ماهیتش به گونه ای است که می تواند فارغ التحصیل دانشگاهی جذب کند.
همه ساله به تعداد بیکاران و متقاضیان کار در کشور به ویژه قشر تحصیلکرده افزوده می شود بی آنکه مهارت لازم در ورود به بازار کسب و کار را آموخته باشند، از این رو همراهی صنعت و دانشگاه برای تربیت افرادی ماهر و کاربلد در این زمینه امری ضروری به نظر می رسد.
ما به فارغ التحصیلانی نیاز داریم که قبل از ورود به بازار کار، در تمام سطوح آموزشی و زندگی مهارت لازم برای رقابت و کار کردن در یک فضای رقابتی را کسب کرده باشند. امروز جامعه ایران به ساختارهای آموزش نوین مهارتی نیاز دارد تا بتواند همگام با سایر جوامع مسیر پیشرفت را طی کند. با توجه به رشد اقتصاد کشورها و تحولات بازارهای جهانی، لزوم حرکت به سمت مهارت آموزی بیش از پیش احساس می شود.